لطفا منتظر باشید

ايدئولوژي بهائيت

 

اصول اعتقادي و احكام فرقه بهائيت چگونه است؟

بهائيت فرقه‏اى انشعاب يافته از فرقه «بابيه» است كه اصول، مبانى اعتقادى و احكام آن را در بر مى‏گيرد. بنيان‏گذار فرقه بابيه «على‏محمد شيرازى» از طريق آشنائى با فرقه «شيخيه» اطلاعات محدودى پيرامون مسائل عرفانى، تفسير آيات و احاديث اسلامى كسب نمود.

پس از مرگ سيد كاظم رشتى، سيد على‏محمد در ابتدا خود را «باب» و نايب خاص امام زمان (عج) و واسطه فيض رسانى و ارتباط آن حضرت با مردم معرفى مى‏نمايد و پس از اندك زمانى در بالاى منبر به مردم اعلام مى‏دارد: «من خود امام زمان هستم!» تاريخ جامع بهائيت، بهرام افراسيابى، تهران: نشر سخن، 1371، ص 51..

به مرور زمان و پس از آن كه گروهى از پيروانش با جسارت اساس اسلام را منسوخ دانستند، على‏محمد باب با حمايت علنى و تلويحى سفارت روس در تهران، پا را فراتر نهاده و از ادعاى مهدويت به ادعاى نبوت تغيير شكل مى‏دهد و سپس با نوشتن كتاب «بيان» به نسخ احكام شريعت اسلام مى‏پردازد.

سرانجام باب در آخرين نوشته‏اش به نام «لوح هيكل الدين» مدعى مقام الوهيت نيز مى‏شود. در بخش مربوط به نقد عقايد بهائيت، به بررسى اين ادعاها و مستندات آنها پرداخته شود. به عنوان نمونه على‏محمد باب در وصيتنامه خود به يحيى (صبح ازل) چنين مى‏نويسد (ترجمه): «اين نامه‏اى از طرف خداى مهيمن و قيوم به سوى خداى مهيمن و قيوم است،...» (ر.ك: نقطة الكاف، ميرزا جانى كاشانى، ضميمه كتاب، به همّت ادوارد براون). هر چند نامبرده در مناظراتى كه با علماى ايران در شيراز، اصفهان و تبريز انجام داد، در بخش مربوط به نقد عقايد بهائيت نمونه‏اى از اين مناظرات ارائه گرديده است. نتوانست از عهده اثبات مدعيات سنگين خويش برآيد و اين امر، به همراه وجود خطاهاى بسيار ادبى و علمى در آثار و الواح وى، و مهمتر از آن ظلم و جناياتى كه پيروان او در مناطق مختلف كشور مرتكب مى‏شدند، باعث گرديد چندين‏بار توسط حكومت وقت دستگير و هر دفعه از گذشته خود ابراز ندامت نمايد؛ متن توبه‏نامه باب در بخش مربوط به نقد عقايد بهائيت ارائه گرديده است. لكن هربار توبه را مى‏شكست و دوباره تبليغ و آشوب را شروع مى‏نمود تا اينكه سرانجام در تبريز به جرم ارتداد (طبق فتواى علماى تبريز) به فرمان اميركبير تيرباران شد.

عقائد بهائيت‏

پس از مرگ باب از آنجا كه وى به ظهور فردى پس از خود با مقام «من يظهره اللَّه» نويد داده بود افراد زيادى ادعاى چنين مقامى كردند كه توسط حسينعلى و همكارى يحيى، يا كشته شدند يا از ادعاى خود دست برداشتند. سپس ميرزا حسينعلى مقام پيامبرى را براى خود ادعا كرد و از اينجا نزاع اصلى در ميان بابيان آغاز شد.

بابى‏هايى كه ادعاى حسينعلى را نپذيرفتند و بر جانشينى يحيى باقى ماندند «ازلى» نام گرفتند و پيروان حسينعلى (بهاءاللَّه) «بهائى» خوانده شدند. او با ارسال نامه‏هايى به اطراف رسماً آيين جديد را اعلام و عده‏اى از بابيان به او ايمان آوردند.

بهاءاللَّه مقامات زيادى براى خود ادعا كرد كه مهمترين آنها مقام «الوهيت و ربوبيت» بود. نكته‏اى كه خوانندگان گرامى در زمينه عقايد و احكام بهائيت لازم است توجه داشته باشند اين است كه مقامات بهائى به دليل وجود مشكلات متعددى كه در بسيارى از اين آموزه‏ها وجود داردهمواره اقدام به كتمان، تحريف يا توجيه آن براى پيروان خويش نموده‏اند. و حال آنكه - همانگونه در ادامه و بخش نقد عقايد بهائيت ملاحظه مى‏نمائيد - كاملاً مستند و غير قابل انكار مى‏باشد. او همچنين ادعاى شريعت جديدى نمود و با نگارش كتاب‏هايى نظير «ايقان»، «اقدس»، «لوح اشراقات»، «بديع»، «مجموعة الالواح» - كه براساس تفكر، اعتقادات و تعاليم باب تنظيم يافته - عقايد و احكام فرقه خود را بيان مى‏نمايد. تاريخ جامع بهائيت، ص 271 و 298 و 323 و 563. ر.ك: فرق و مذاهب كلامى، على ربانى گلپايگانى، قم: امير، 1377 شمسى، ص 341؛ شلبى، احمد، مقارنة الاديان اليهوديه، قاهره، مكتبة النهضة المصريه، سوم، 1973 ميلادى، ص 336. لازم به ذكر است «الواح» كه در نزد بابيان و بهائيان بسيار «مقدس»! و حكم وحى! را دارد، همان مجموعه «اصول» و «احكام» نوشته شده در دو كتاب مقدس! بهائيان است. كتاب اول «بيان» نام دارد كه توسط سيدعلى‏محمدباب تنظيم شده است، و كتاب دوم را «كتاب اقدس» مى‏گويند كه به وسيله ميرزا حسينعلى (بهاءاللَّه) رهبر بهائيت تنظيم و آماده شده است.

منابع اعتقادى و احكام بهائيان، نوشته‏هاى سيد على‏محمد باب، ميرزا حسينعلى بهاءاللَّه، عبدالبهاء و تا حدى نيز شوقى افندى است كه از نظر بهائيان مقدس بوده و در مجالس ايشان قرائت مى‏شود؛ هرچند كتب باب عموماً در دسترس بهائيان قرار نمى‏گيرد دليل آن اين است كه بهائيان از حقايق اعتقادات خود آگاه نگردندبه همين دليل بيت‏العدل مانع چاپ وانشار كتب باب مى‏گردد. و دو كتاب اقدس و ايقان ميرزا حسينعلى نزد آنان از اهميت خاصى برخوردار است.

بيشتر عقايد بهائيت در محور ميرزا حسينعلى (بهاءاللَّه) است كه در اينجا به چند نمونه اشاره مى‏شود:

  1. نسخ اسلام؛ با ظهور سيد على‏محمد باب اسلام پايان گرفته و اينك دين جديد ظهور كرده و مردم بايد همگى بهائى شوند. بيان، على‏محمد باب، واحد اول، باب 15؛ واحد دوم، باب اول؛ واحد سوم، باب 14؛ همچنين ر.ك: شخصيت و انديشه‏هاى كاشف الغطاء، كتاب «الايات البينات»، به كوشش: احمد بهشتى، كانون نشر انديشه اسلامى، ص 109.
  2. شناخت بهاءاللَّه؛ اولين چيزى كه بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحى و طلوع امراللَّه است، يعنى معرفت به ميرزا حسينعلى بهاءاللَّه كه در اثر اين شناخت اعمال قبول مى‏شود. كتاب اقدس، ميرزا حسينعلى نورى، ص 1؛ مجموعه الواح، ميرزا حسينعلى نورى، قاهره: مطبعه سعادت، 1338، ص 36؛ مفتاح باب الابواب، محمدمهدى خان زعيم‏الدوله تبريزى، ترجمه حسن فريد گلپايگانى، تهران: كتابخانه شمس، 1349.
  3. بهاءاللَّه داراى مقام الوهيت و ربوبيت است. كتاب اقدس، ميرزا حسينعلى نورى، ص 77؛ كتاب مبين، ميرزا حسينعلى نورى، چاپ 1308 قمرى، ص 286؛ جامعه جعفريه، خندق آبادى، كتابفروشى و چاپخانه پامنار، 1335ه.، ص 28 و 36.
  4. بهاء مژده انبياء گذشته و باب است‏ بيان فارسى، على‏محمد باب، ص 163 و باب نوزدهم، واحد 2.، يعنى سيد على‏محمد شيرازى باب هم پيامبر و هم مژده رسان بهاءاللَّه بود و با ظهور او قيامت برپا شده است. بيان، واحد ششم، باب سيزدهم؛ واحد دوم، باب اول، دوم و چهارم و يازدهم، سيزدهم‏شانزدهم.
  5. علاوه بر عقايدى از اين قبيل، امروزه بهائيت به آموزه‏هاى دوازده‏گانه‏اى پرداخته و آنها را تبليغ مى‏نمايد. امورى از قبيل؛ تحرى حقيقت، ترك تقليد، تطابق دين با علم و عقل، وحدت اساس اديان، وحدت عالم انسانى، ترك تعصبات، الفت و محبت ميان افراد بشر، تعديل معيشت عمومى، تساوى حقوق رجال و نساء، تعليم و تربيت اجبارى، صلح عمومى و تحريم جنگ از جمله اصول دوازده‏گانه بهائيت به شمار مى‏رود. در صفحات آينده نقد و بررسى اصول اعتقادى و ادعاهاى فرقه بهائيت ارائه مى‏گردد.

احكام بهائيت‏

منبع اصلى احكام در ميان بهائيان كتاب اقدس است. اين كتاب، متممى نيز دارد كه به رسالة سؤال و جواب معروف است. احكام اعلام شده از جانب حسينعلى بهاء بر اساس احكامى است كه على‏محمد باب در كتاب بيان آورده است هر چند در فلسفه و فروع تفاوت‏هايى بين اين دو مى‏باشد. برخى از احكام اين فرقه عبارتند از:

  1. نماز: بهائيان موظف به نماز روزانه‏اند. اين فريضه از اول بلوغ واجب شود و بر سه نوع (صغير، وسطى و كبير) است. و هر بهائى مخير به انجام يكى باشد. ادعيه محبوب، ميرزا حسينعلى نورى، ص 46؛ لازم به ذكر است از نماز ديگرى كه 9 ركعت است نيز در منابع بهائيت نام برده مى‏شود كه بنا به اعاى بهائيان، به دليل اختلافات ناشى از جانشينى بهاء، اين نماز نه ركعتى بهائيت به همراه احكام متمم كتاب اقدس تا كنون مفقود مى‏باشد. (عبدالحميد اشراق خاورى، گنجينة حدود و احكام، ص 31). قبله‏شان قبر ميرزا حسينعلى (بهاء) در شهر عكا است. و كسى كه آب ندارد به جاى وضو، پنج بار مى‏گويد: «بسم اللَّه الاطهر الاطهر» گنجينه حدود و احكام، گردآورى: عبدالحميد اشراق خاورى، تهران: مؤسسه لجنه ملى نشر آثار، 1327، ص 45 ج 11..
  2. روزه: به عقيده بهائيت، هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز. روزه 19 روز در آخرين ماه سال واجب است كه عيد نوروز، عيد فطرشان مى‏شود. همان.
  3. حج: زيارت محل تولد باب در شيراز و خانه حسينعلى ميرزا در بغداد در همه ايام به جاى زيارت كعبه قرار داده شده است. رياض قديمى، گلزار تعاليم بهائى، به نقل از رساله سؤال و جواب، ص 147.
  4. ازدواج و زنا: ازدواج با بيش از دو زن حرام است. اقدس، ميرزا حسينعلى، ص 38. - هر چند خود بهاء و بسيارى بهائيان بيش از دو زن گرفته‏اند! - همچنين ازدواج با محارم در اين آيين مگر با زن پدر، منع نشده است‏ اقدس، ميرزا حسينعلى، ص 74؛ لازم به ذكر است در رساله سؤال و جواب، نيز بهاء در پاسخ به سؤالى درباره حرمت ازدواج با اقارب چنين مى‏گويد: «اين امور به امناى بيت‏العدل راجع است.» (حسينعلى نورى، رسالة سؤال و جواب، سؤال 50) و در پيام 15 ژانويه 1981بيت‏العدل چنين آمده است: «شما راجع به محدوديت‏هاى حاكم بر ازدواج با اقارب، سواى موردى كه ازدواج با زن پدر را ممنوع مى‏سازد، سؤال كرده‏ايد بيت‏العدل همچنين خواسته‏اند به اطلاع شما برسانيم كه آن معهد اعلى!، هنوز موقعيت را براى صدور قوانين تكميلى راجع به ازدواج با اقارب، مقتضى نمى‏داند بنابر اين در حال حاضر تصميم‏گيرى در اين مورد بعهده خود نفوس مومنه محول شده». (به نقل از: انوار هدايت، ص‏487، حكم 1289 در موضوع ازدواج بين فاميلى.) كه در حقيقت محول كردن آن به جامعه بهائى خود به منزله تأييد چنين موضوعى است كه با اصول انسانى در تعارض است. و مابقى مانند: دختران، خواهران، خاله‏ها، عمه‏ها و... براى ازدواج حلالند! حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بيت‏العدل پرداخته مى‏شود. همان، ص 31.
  5. حجاب: حجاب زنان ملغى گرديده و بى‏حجابى آزاد مى‏باشد. همان، ص 94.
  6. مطهرات پنج چيز است؛ آتش، هوا، آب، خاك و كتاب بيان و در صورت تطهير با هركدام ازعناصراربعه، بايد آيه تطهير «اللَّه اطهر» خوانده شود. همان، ص 5.
  7. نجاسات: بهائيت چيزهائى را كه در دين اسلام، نجس شمرده شده‏اند پاك و طاهر گردانيده است. مانند: بول، غائط، منى، فضله موش، سگ. و اين موهبت بهاء به بندگان اوست‏ همان، ص 73..
  8. ربا: معاملات ربوى آزاد و رباخوارى حلال است. بيان، باب 18؛ مجموعه الواح، 78.
  9. سياست: در كتاب‏هاى مذهبى بهائيان به شدت از دخالت در سياست منع شده‏اند. گنجينه احكام، حسينعلى ميرزا؛ عبدالبهاء، رساله السياسيه؛ نظر اجمالى در ديانت بهائى، صص‏50-49؛ جهت آگاهى بيشتر با احكام و عقايد بهائيت ر.ك: فرق و مذاهب كلامى، پيشين، ص 343؛ بهائيت در ايران، پيشين، صص 110 -114.

بدين‏گونه عوامل استعمارى جريان انحرافى بهائيت به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دين اسلام و نفى و انكار نبوت، امامت، معاد و تعاليم و قوانين و احكام مقدس و نورانى قرآن مى‏پردازند. سپس ابتدا ادعاى نيابت خاص حضرت حجت(عج) و در مرحله دوم ادعاى مهدويت و پس از آن ادعاى نبوت و مرحله آخر ادعاى الوهيت و خدايى مى‏نمايند! آنگاه به هدم و نابودى آثار اسلام يعنى كعبه و قبور انبياء و امامان و مساجد فرمان مى‏دهند و سپس به ساختن كعبه جديد! در شيراز اهتمام مى‏ورزند و با آداب و ادعيه و ذكر و زيارتنامه‏هاى استعمار ساخته به طواف به گرد آن مى‏پردازند! احكام دين جديد را صادر و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان مى‏دهند و دخالت در سياست را - كه آرزوى ديرينه قدرت‏هاى سلطه جهانى در مناطق اسلامى‏ايست كه همواره از اصل ورود و دخالت در سياست به عنوان يك تكليف و وظيفه اسلامى ضربه خورده‏اند - ممنوع اعلام مى‏نمايند!

بدين ترتيب همه زمينه‏ها آماده و مهيا مى‏شود تا مبانى و اركان اعتقادى و ارزش‏هاى اخلاقى و پايبندى‏هاى معنوى جامعه اسلامى متزلزل شده، وحدت و يكپارچگى مسلمانان در ايران به تفرقه و تشتت تبديل گردد و از قدرت بى‏نظير مذهب تشيع و مراكز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علماى بيدار و آگاه كه مدافعان راستين اسلام و سنگرهاى مستحكم دفاع از هويت دينى و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان مى‏باشند، كاسته شود و راه‏هاى تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجى همواره گردد. بهائيت، مذهب استعمار ساخته براى مقابله با اسلام -4، روزنامه جمهورى اسلامى 26/11/1382، صفحه عقيدتى. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 17/500035)

منبع :
برچسب ها :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه