
اقتدا به خشونتطلبی یا تعصب در تکریم علیمحمد باب!

پیشوایان بهائیت آموزهی ترک تعصبات را یکی از تعالیم بدیع خود برمیشمارند. اما جالب است بدانیم بر خلاف این آموزهی خود، متعصبانه از مسلک خشونتطلب علیمحمد شیرازی دفاع میکنند و در عین حال مسلک خود را صلحطلب میدانند. اما به راستی چگونه میتوان صلحطلب بود و متعصبانه از احکام خشونتطلبی دیگران دفاع کرد؟!
یک پژوهشگر در زمینهی بهائیت با مبلّغی بهائی، به بررسی حقیقتِ تعصبستیزی بهائیت و تناقض آن با خشونتطلبی و صلحجویی در این فرقه پرداختند:
پژوهشگر: شما چرا بر خلاف شعارهایتان تعصب کور در پیروی از بهائیت دارید؟!
مبلّغ بهائی: خیر چنین نیست؛ آموزهی ترک تعصبات یکی از تعالیم ابداعی پیشوایان ما هست.[1]
پژوهشگر: اگر تعصب ندارید پس چرا از جناب علیمحمد شیرازی و مسلکش به نیکی یاد میکنید؛ تا جایی که پیامبرخواندهی شما در خصوص کتاب و احکام او مینویسد: «فوالَّذی روحی و ذاتی بيده حرفٌ مِن البَيان لأحبُّ عندی عن كلّ مَن فی السموات و الأرض [2]؛ سوگند به آنکه روح و ذاتم در دست اوست، یک حرف از بيان (کتاب علیمحمد شیرازی) نزد من محبوبتر است از تمام آنچه در آسمانها و زمين است».
مبلّغ بهائی: مگر پیروی از آیین باب و یا تکریم باورهای ایشان، چه منافاتی با آموزهی ترک تعصب ما دارد؟!
پژوهشگر: اشکالش اینجاست که بهائیت خودش رو آیین صلحطلب و جنگستیز معرفی میکند، در حالی که به اعتراف عبدالبهاء، کتاب بیان، حاوی احکام خشونتآمیز و جنگطلبانه بوده است: «انصاف باید داد، از جمله احکام بیان (: کتاب علیمحمد شیرازی) ضرب اعناق اهل آفاق (: زدن گردن تمام مردم زمین) و حرق جمیع کتب و صحف و زبر و اوراق (: سوزاندن تمامی کتابها و نوشتهها) و فتح شرق و غرب و هدم بقاع مرتفعه (: نابودی مزارها بود)».[3]
مبلّغ بهائی: خب همان طور که ملاحظه کردید، در آخر عبارت پیشوای ما بهاءالله گفتند که در آیین بهائی این صفات درّندگی به صفات رحمانی تبدیل شده است.
پژوهشگر: دوست عزیز، این، خودش یک تناقض است، به طور مثال، چطور میشود با جنگ مخالف بود و در کنارش گفت که تفکرات هیتلر و یا صهیونیستها نزد من از آسمان و زمین محبوبتر است؟!
---------------------------------------------------------------------
پینوشت:
[1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، بیتا، ج 3، ص 78.
[2]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 5، ص 333.
[3]. عباس افندی، منتخباتی از مکاتیب، هوفمایم آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، 2000 م، ج 4، ص 221.