
و از دعاى امام علیه السلام بود، در فروتنى براى خداوند ارجمند و بزرگوار
و از دعاى امام عليه السلام بود، در فروتنى براى خداوند ارجمند و بزرگوار
- اى پروردگار من، گناهانم خاموشم نموده و گفتارم قطع گرديده. پس براى من هيچ حجّتى نيست. از اين رو من اسير بلاى خود، گروگان عمل خويش، مردد در خطاى خود، متحيّر از مقصد خويش و در راه مانده ام.
- خود را در جايگاه خوارانِ گناهكار، جايگاه بدبختانى كه بر تو جرأت يافته اند و سبك شمارندگان وعده تو، واداشته ام.
- پاك و منزّهى! به كدامين جرأت بر تو تجرّى نمودم؟ و به كدام هلاك، خود را به هلاكت افكندم؟
- مولاى من! بر به رو افتادنم با تمام رخسارم، و بر لغزش گام هايم رحم كن. و با بردبارى ات بر نادانى ام، و با احسانت بر بدكردارى ام تلافى كن. زيرا من به گناه خود، اقرار داشته و به خطاى خويش، اعتراف مى كنم. و اين دست من و موى جلوى سرم است. براى قصاص خويش، فروتن مى شوم، بر پيرى ام و به آخر رسيدن روزهايم و نزديك شدن مرگم و ناتوانى ام و نيازمندى ام و بيچارگى ام رحم كن.
- مولاى من! هنگامى كه اثرم از دنيا قطع شود، و يادم از ميان آفريدگان محو گردد، و مانند كسى كه فراموش شده، از فراموش شدگان گردم، به من رحم كن.
- مولاى من! هنگام دگرگون شدن صورتم، و حالم هنگامى كه جسدم پوسيده گردد، و اعضايم گسسته شود، و مفاصلم پاره پاره شود، بر من رحم كن. اى واى از بى خبرى من از آنچه درباره ام خواسته مى شود!.
- مولاى من! و در برانگيخته شدن و زنده شدنم به من رحم كن، و جايگاهم را در آن روز با دوستانت، و بازگشتم را در ميان يارانت، و خانه ام را در جوار خود قرار ده، اى پروردگار جهانيان.