لطفا منتظر باشید

در دور ساختن مكر و فریب دشمنان و بازگردانیدن سختى ایشان

از دعاهاى امام عليه‏السلام است در دور ساختن مكر و فريب دشمنان و بازگردانيدن سختى ايشان


•    بار خدايا، هدايتم كردى غفلت كردم و به بيهودگى پرداختم؛ پند دادى سخت دلى پيشه كردم؛ نيكى نمودى نافرمانى كردم؛ سپس از آنچه درباره گناهانم بيان داشتى و آگاهانيدى آگاه شدم. پس از آن استغفار كردم و تو پذيرفتى. دوباره به گناه آلودم و تو ناديده گرفتى. خدايم، ستايش تنها تو را سزد.

•    من خود را به ورطه هلاكت افكندم، و به پرتگاه تباهى درافتادم و در آن وادى با قهر و غضبت روبه‏رو شده و با سقوط در آن با كيفرت مواجه گشتم.

•    دست مايه‏ام به رحمتت اين است كه تنها تو را مى‏پرستم و دستاويزم اين است كه هرگز به ذات اقدست شرك نورزيدم و در برابرت خدايى ديگر برنگرفتم. اينك با تمام وجود به سويت شتابان آمده‏ام كه گناهكار را تنها تو پناهگاهى و آن كه بهره خود را تباه سازد تنها تواش پشت و پناهى.

•    چه بسا دشمنى كه بر من شمشير دشمنى آهيخت، و دم تيغش را بران ساخت، دم برنده‏اش را بپرداخت و زهرهاى كشنده برايم با آب بياميخت، تيرهاى كارى و رسايش را به سويم نشانه رفت و چشم هرگز از كمين من نخفت، سوداى گزند رساندن مرا در دل بسى پخت و ريختن زهر تلخ را در كامم خواست.

•    و خدايا آن گاه ديدى كه چسان از تحمل رنج‏هاى گران ناتوانم و در انتقام از جنگ افروزان عاجزم، در برابر بدانديشان بى شمارم تنهايم، و در مقابل آنان كه برايم دامى گسترده‏اند و من انديشه آن نداشتم بى كسم.

•    تو اى خداى، خود يارى‏ام آغازيدى و پشتم به نيرويت استوار بخشيدى، و برانى دشمنم را كند كردى، و يارانش را از اطرافش پراكنده ساختى و تنهايش نمودى و مرا بر او چيرگى دادى، و هر چه به سويم نشانه رفته بود به خودش بازگرداندى، او را بدون اين كه آتش خشمش شفا دهد و جوشش كينه‏اش فرونشيند، انگشت به دندان و عقب نشسته و بى‏يار و ياور كردى و بازش گرداندى.

•    خدايا، چه بسيار ستمگرى كه با حيلت و مكرش به من ستم نمود و دام‏هاى گرفتارى‏ام بگسترد و جاسوس‏هاى خود را در پى من گماشت، و به سان درنده‏اى كه به انتظار شكارش كمين نموده، در كمينم بنشست تا فرصت حمله‏اش به دست آيد؛ با آن كه او به ظاهر روى خوش برايم نشان مى‏داد، و در دل آتش كينه بسى در دل داشت.

•    پس اى خدايم كه بزرگى و بس والايى، آن گاه پليدى نهادش و زشتى انديشه‏اش ديدى، او را با مغز سر در گودالى كه خود كنده بود سرنگون كردى، و در آن چاهى كه رفته بود درافكندى، و او پس از سركشى‏ها و گردن فرازى‏ها با خوارى در همان دامى كه گمان مى‏كرد برايم گسترده درافتاد و گرفتار آمد. در حالى كه اگر رحمتت نبود نزديك بود آنچه دچارش شد به سر من آيد.

•    خدايا، بسا حسودى كه از كينه من عقده گلويش گرفت و خشم چون استخوانى در گلويش نشست، و با نيش زبانش مرا آزرد و هر عيبى كه خود داشت به من تهمت آن نهاد، و آبروى مرا آماج تيرهاى خود ساخت، و خوى ناپسند خود را چون گردن بندى به گردن من انداخت، با نيرنگش مرا به خشم آورد، و با حيله‏اش آهنگ يورش بر من كرد.

•    و من خدايا تنها تو را خواندم و به تو پناه آوردم و دلگرم اجابت بى‏درنگ تو بودم و مى‏دانست كه هر كس به زير سايه پناه تو آيد پايمال ستم نشود و آن كه به پناهگاه تو روى آورد هرگز نهراسد؛ از اين روى مرا با قدرتت از قهر و غضبش ايمن داشتى.

•    خدايا، چه بسيار ابرهاى تيره بلا كه از من دور ساختى، و ابرهاى نعمت كه بر من باراندى، و جوى‏هاى رحمت كه به سويم روان كردى، و چه فراوان جامه عافيتى كه بر من پوشاندى و چشم‏هاى حوادث ناگوار كه كور كردى و پرده‏هاى غمى كه از دلم زدودى.

•    خدايا چه بسا اميدم كه برآوردى و بينوايى‏ام كه چاره كردى و فروافتادن كه فرازم داشتى، و درماندگى‏ام كه بر ديگر سو راندى.

•    اين همه از فضل و كرم توست، و من هم چنان در ورطه گناه فروافتاده و غوطه‏ورم. اما نه گناهانم تو را از تمام نعمت بازداشت و نه احسانت مرا از ارتكاب آنچه تو را به خشم آورد به يكسو گذاشت تو هرگز از آنچه كنى پرسش نشوى.

•    سوگند مى‏خورم كه هر چه از تو درخواست شود بدهى، و ناخواسته‏ها نيز عطا كنى و چون لطف تو آرزو شود دريغ نورزى. آقاى من، از هر چه روى برتابى از احسان و دهش و فضل و بخشش رو برنمى‏تابى ولى من از هر چه رو برتابم از سقوط در ورطه گناهان، در گذشتن از دينت و غفلت از كيفر و تهديدت روى برنمى‏تابم. پس خداى من ستايش تو را سزد كه پرتوانى و شكست نخورى، و مهلت دهى و شتاب نكنى.

•    اينجا كسى ايستاد كه به بى‏شمارى نعمت‏هايت اقرار دارد و آن را با كوتاهى پاسخ گفته و به تباهى ستم به نفس خويش گواهى دهد.

•    بار خدايا، به مقام رفيع محمد صلى الله عليه و آله و سلم و ولايت تابناك على عليه‏السلام به سويت تقرب مى‏جويم و با توسل به آن دو به سويت روى آورم تا مرا از شر اين و آن پناه دهى، كه اين بر تو در برابر نيرو و قدرتت گران نباشد و در قبال عظمتت تو را به رنج و دشوارى نيندازد كه تو بر همه چيز توانايى.

•    خدايا، بهره‏اى از رحمت و توفيق پيوسته‏ات عطايم نما آن سان كه نردبانش كنم و به سوى جايگاه خشنودى‏ات بالا روم و خويش را از كيفرت در امان دارم، اى مهربان‏ترين مهربانان.

برچسب ها :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه