لطفا منتظر باشید

اى بى نیاز نیازآفرین، روز «فطر» است، فریضه ى نماز آدینه بپا داشته ام و به قبله و آستان تو دست نیاز افراشته ام

اى بى نياز نيازآفرين، روز «فطر» است، فريضه ى نماز آدينه بپا داشته ام و به قبله و آستان تو دست نياز افراشته ام


•    مهربانا، اى كه به كسى رحمت مى آورى كه هيچ بنده اى به او رحم نكند.

•    اى كه شهر رانده را تو مى پذيرى و پناه مى دهى.
•    اى كه نيازمند را تو خوار و شرمسار نمى گردانى.
•    اى كه بسيار حاجتمندان را مايوس و نوميد نمى سازى.
•    اى كه دست رد بر سينه مهرجويان خويش نمى نهى، و آنان را كه در تو افراط و تجاوز مى كند، از خود دور نمى كنى.

•    اى كه هر اطاعت كوچكى را مى پذيرى و هر كردار ناچيزى را پاداش مى دهى.

•    اى آنكه حتى اعمال كوچك را مى پذيرى و پاداش مى بخشى.
•    اى كه به آنكس كه به تو نزديك شود، تو به او نزديكتر شوى.
•    اى كه عاصى و سركش از فرمان خويش را به سوى خود مى خوانى.
•    اى كه نعمت خويش ديگرگون نكنى، و در كيفر گناهكار نشتابى.
•    اى كه نيكى را به ثمر مى رسانى تا بر سود آن بيفزائى، و از بدى مى گذرى تا كه پنهانش سازى.

•    حكمت آموزا، آمال و آرزوهايمان پيش از آنكه به پايان بى انتهاى خود رسند، اجابت شدند. جام نياز ما از جوشش جويبار بخششت لبريز شد. اى كه انديشه از وصف تو ناتوان گردد. زيرا كه تو فرازى، و جلال تو برتر از هر عظمت و جلالى است.

•    جليل و جبارا، هر بزرگى در برابر تو كوچك، و هر شريف و گرانقدرى در برابر تو خوار و بى قدر باشد.
•    بخشنده و مهربانا، آنانكه رو به سوى غير تو آوردند، مايوس و نوميد شدند، و كسانيكه از غير تو سود خواستند، زيان ديدند. آنانكه رو به درگاه غير تو آوردند، روسياه شدند، و نيازمندانى كه جز از تو فضل و نياز طلبيدند، گرفتار قحطى و سختى و بدبختى شدند.

•    قدير و قدوسا، در احسان تو به روى نيازمندان باز، و بخشش و كرمت در حق نيازخواهان رواست.
•    يكتا و بى شريكا، تو به فرياد مظلوم و محروم مى رسى،
•    و اميدواران، هرگز از تو نوميد نشوند و حاجتمندان را مايوس نگردانى، و آمرزش طلبان را نگونبخت و افسرده نسازى.

•    خلاق و رزاقا، خوان نعمت بى انتهاى تو حتى در برابر عاصيان و كافران گسترده، و شكيبائيت در انتقام از آنانكه از فرمان تو روى برتافته، بر آنان هميشه رسيده است. رسم و راه تو در حق بدكاران، پيوسته احسان نمودن، و آئين و روش تو در حق متجاوزان از رحمتت، لطف و مهربانى كردن است.
•    رحيم و رحمانا، مهلت و فرصتى كه به بدكاران دادى تا «توبه» كنند و به تو بازآيند، آنان را به غرور و فريب كشاند، و شكيبائيت در كيفر آنان، موجب تداوم گناهشان شد.

•    حال آنكه آنان غافل از فرصت و مهلت و بازگشت به سوى تو هستند.
•    عدالت پرورا، اگر در كيفر كافران و عاصيان شكيب آوردى، بدان سبب بود كه بر اقتدار و جاودانگى خويش اعتماد و اطمينان داشته اى. از اينرو، سزاوار سعادت را در پايان، جزاى نيك بخشيدى، و شايسته نكبت و ذلت را سرانجام ذليل و خوار كردى.

•    نيكان و بدان هميشه به فرمان تو بازگردند، و كارشان به امر تو چنين و چنان شود. فرصت و مهلتى كه به آنان داده اى، هرگز دليل سستى قدرت تو نيست، و شكيبائى در كيفرشان دليل تو را بر كيفر آنان باطل نسازد.

•    گواه تو بر آنان پايدار، و پادشاهيت جاودانه است و نابودى نپذيرد. پس عذاب جاودان تو بر آن كسى است كه روى از تو برتابد، و خوار و شرمسار كسى است كه از تو نوميد و مايوس شود. نگونبخت ترين بخت برگشتگان آنكس است كه به احسان تو مغرور شود، و در عصيان بر تو بى پروائى كند.

•    چنين بخت برگشته اى، چه بسيار به زجر و شكنجه بازآيد، و چه روزگار كيفر ديدنش از تو بس دراز باشد. غمش را پايانى و رهائى يافتنش را سرانجامى نيست. تو از روى عدل خويش در حق آنان داورى كنى، و هرگز بر آنان ستمى نكنى. فرمانت از روى انصاف است و ظلمى به كسى روا نمى دارى.

•    غفور و غفارا، بى گمان كه تو دلائل خويش عيان ساخته اى، و بيم از عذاب اعلام فرموده اى، و در تشويق و ترغيب، راه لطف و مهربانى در پيش گرفته اى. براى ما مثالها آورده اى و داستانها بيان داشته اى، و مهلت و فرصت را طولانى كرده اى و كيفر را به تاخير انداخته اى. حال آنكه، تو بر شتاب عذاب قادرى، اما چنان نكنى و البته كه تو در هر كار نيرومند و توانائى.

•    معز و منعما، اگر در كار عذاب درنگ و شكيب آوردى، هرگز از روى ضعف و سستى نباشد، و اگر به ما مهلت و فرصت داده اى، هرگز از روى ناتوانى نيست.
•    مهلت تو از بى خبرى، و تاخير تو به دليل لطف تو نيست. بلكه هر دو به اين دليل است تا حجت و نعمت و كرمت بر ما تمام شود. و تمام اينها از پيش بوده و حال هست، و آينده نيز خواهد بود.

•    كريم و برترا، دليل تو برتر از آنست كه جملگى وصف و توصيف شود. و مجد و بزرگواريت بالاتر از آنست كه به نقطه انتها و پايانى رسد. نعمت تو افزونتر از آنست كه يك يك همه در شماره آيد، و نيكى تو بيشتر از آنست كه حتى مقدار كمى از آنرا سپاس گوئيم.

•    قدير و قدوسا، از ناتوانى و خردى خودم در عظمت حمد تو ديگر سكوت اختيار كرده ام، و از ضعف و سستى خود در بزرگ داشتن تو درمانده گرديده ام. اوج و غايت سعى و كوشش من اينست كه به درماندگى خويش در برابر تو اعتراف كنم. اين اعتراف نه از سر بى ميلى و دورى از شكر و سپاس از تو است، بلكه بر اثر عجز و ناتوانى و ضعف و سستى من باشد.

•    عابد نوازا، اينك اين منم كه عزم و قصد آستان تو دارم و عطاى نيكو از تو مى خواهم.
•    الهى، درود تو بر «محمد» و خاندان او باد.
•    اى داناى هر راز و بر هر خبر آگاه. اينك تو رازم بشنو، و حاجتم بپذير، و روزم را با ياس و نوميدى به شب نرسان و چون نياز به تو آورم، دست رد بر سينه نيازمند من مگذار، و آنگاه كه به سوى تو مى آيم مرا عزيز خويش بدار. زيرا تو در آنچه خواهى به تنگى و سختى نيفتى، و از اداى آنچه از تو خواهند، عاجز نشوى، زيرا كه تو بر هر چيز بس توانائى.
•    قادرا، ما را هيچ تحولى در كار و هيچ قدرتى در نياز نباشد، مگر به يارى خداى برتر و بزرگ.

برچسب ها :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه