لطفا منتظر باشید

فراز 15 از دعای 27 ( توفیق شهادت بعد از پیروزی )

فَإِذَا صَافَّ عَدُوَّكَ وَ عَدُوَّهُ فَقَلِّلْهُمْ فِي عَيْنِهِ ، وَ صَغِّرْ شَأْنَهُمْ فِي قَلْبِهِ ، وَ أَدِلْ لَهُ مِنْهُمْ ، وَ لَا تُدِلْهُمْ مِنْهُ ، فَإِنْ خَتَمْتَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ ، وَ قَضَيْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ فَبَعْدَ أَنْ يَجْتَاحَ عَدُوَّكَ بِالْقَتْلِ ، وَ بَعْدَ أَنْ يَجْهَدَ بِهِمُ الْأَسْرُ ، وَ بَعْدَ أَنْ تَأْمَنَ أَطْرَافُ الْمُسْلِمِينَ ، وَ بَعْدَ أَنْ يُوَلِّيَ عَدُوُّكَ مُدْبِرِينَ .

ترجمه

پس هرگاه با دشمنان تو و دشمنان خودش رو‌به‌رو شود عددشان را در نظرش اندک نما و مقامشان را در دل او کوچک ساز و او را بر آنان پیروزی ده و دشمنان را بر او پیروز مکن؛ و اگر زندگی او را به نیک بختی پایان دادی و شهادت را برایش مقدّر فرمودی، بعد از آن باشد که دشمنت را با کشتن ریشه‌کن سازد و پس از آن باشد که اسارت به دست مسلمانان، آن نابکاران را به رنج و زحمت افکند و به دنبال آن باشد که اطراف و جوانب سرزمین‌های مسلمین ایمنی یابد و پس از آن باشد که دشمنانت به میدان جنگ پشت کرده و شکست‌خورده بازگردند.

تفسیر

استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.

احادیث مرتبط

اشرف الموت قتل الشهاده.
(با شرافت‌ترين مرگ، مرگ شهادت است.)
بحارالانوار، ج 100، ص 8

و اذا زال الشهيد من فرسه بطعنه او بضربه لم يصل الى الارض حتى يبعث الله عز و جل زوجته من الحور العين فتبشره بما اعد الله عز و جل له من الكرامه.
(وقتى كه شهيد به سبب زخم و جراحت نيزه و يا به واسطه‌ى ضربتى به زمين بيفتد، هنوز به زمين نرسيده كه خداوند زوجه‌ى او را از حورالعين نزد او مى‌فرستد، پس او را به آنچه خداوند از كرامت و بزرگى خويش براى او آماده كرده است بشارت مى‌دهد.)
مستدرك، ج 2، ص 243

للشهيد سبع خصال من الله. اول قطره من دمه مغفور له كل ذنب. و الثانيه: يقع راسه فى حجر زوجتيه من الحور العين، و تمسحان الغبار عن وجهه و تقولان: مرحبا بك، و يقول هو مثل ذلك لهما. و الثالثه: يكسى من كسوه الجنه. و الرابعه: تبتدره خزنه الجنه بكل ريح طيبه ايهم ياخذه معه. و الخامسه: ان يرى منزله. و السادسه: يقال لروحه: اسرح فى الجنه حيث شئت. و السابعه: ان ينظر فى وجه الله و انها لراحه لكل نبى و شهيد.
(براى شهيد هفت خصلت از جانب خداست: اول: اولين قطره‌اى كه از خونش ريخته شود، تمامى گناهانش بخشيده مى‌شود. دوم: سرش بر دامان دو زوجه‌اش كه حورالعين هستند واقع مى‌شود و آنها غبار را از صورتش پاك مى‌كنند و به او مى‌گويند: بجاى خوب و وسيعى درآمدى، خوش آمدى، او نيز همان را در پاسخ آن دو مى‌گويد: سوم: از لباسهاى بهشتى بر او مى‌پوشانند. چهارم: نگهبانان بهشت با بوى بسيار خوش به سوى او پيشى مى‌گيرند و هر كدام مى‌خواهند او را با خود ببرند. پنجم: منزل يا منزلت خود را در بهشت مى‌بيند. ششم: به روح او گفته مى‌شود: در هر جاى بهشت كه مى‌خواهى به گردش درآ. هفتم: نظر مى‌كند به «وجه الله» كه مايه‌ى راحتى براى هر پيامبر و شهيد است.)
وسائل، ج 11، ص 10