مـخـتـار به وسيله زائده بن قـدامـه نامه اى به خواهرش صفيه نوشت و از او خواست تا عبدالله را وادار نموده نامه اى به يزيد بنويسد و آزادى مختار را از او بخواهد.
تـصادفـا روزى كه مـسلم قيام كرد، مختار با عده اى از بردگان به مزرعه خود به نام لقفا رفته بود زيرا قيام مسلم بى سابقه بود و هنوز با اصحاب و ياران خود وعده قيام نگذاشته بود، بلكه دستگير شدن هانى بن عروه ثقفى سبب اين قيام بى سابقه گرديد.
پس از آنكه سپاهيان مختار ميدان جنگ را ترك كردند، حاكم مدائن سعدبن حذيفه قاصدى به كوفـه فـرستـاد مـخـتار را از مراجعت سپاه باخبر كرد، مختار ناراحت گرديد و ابراهيم را بسركردگى هفت هزار نفر روانه موصل كرد و دستور داد به سرعت بشتاب و هر كجا به سپـاهيان رسيدى ايشان را با خـود به مـيدان جنگ ببر ابراهيم روانه موصل گرديد.