خطبه 36
خطبه در ترساندن اهل نهروان
-
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُاز خطبه های آن حضرت است
-
فى تَخْويفِ اَهْلِ النَّهْرَواندر ترساندن اهل نهروان
-
فَاَنَا نَذيرٌ لَكُمْ اَنْ تُصْبِحُوا صَرْعى بِاَثْناءِ هذَا النَّهْرِ، وَ بِاَهْضامِمن شما را از اینکه فردا در اطراف این نهر و میان این زمینهای پست روی خاک
-
هذَا الْغائِطِ، عَلى غَيْرِ بَيِّنَة مِنْ رَبِّكُمْ، وَ لا سُلْطان مُبين مَعَكُمْ.افتاده باشید می ترسانم، بدون آنکه برهانی از پروردگارتان داشته و حجتی آشکار همراهتان باشد.
-
قَدْ طَوَّحَتْ بِكُمُ الدّارُ، وَ احْتَبَلَكُمُ الْمِقْدارُ. وَ قَدْ كُنْتُ نَهَيْتُكُمْ عَنْدنیا شما را دچار هلاکت کرد، و به دست خود به دام قضا و قدر افتادید. من شما را از
-
هذِهِ الْحُكُومَةِ فَاَبَيْتُمْ عَلَىَّ اِباءَ الْمُخالِفينَ الْمُنابِذينَ، حَتّىاین حکمیت بازداشتم، و شما با من همانند مخالفان پیمان شکن مخالفت کردید، تا مجبور
-
صَرَفْتُ رَأْيى اِلى هَواكُمْ. وَ اَنْتُمْ مَعاشِرُ اَخِفّاءُ الْهامِ، سُفَهاءُشدم رأیم را با رأی شما یکی کنم. شما مردمی سبکسر و غرق در خیالات احمقانه
-
الاَْحْلامِ. وَ لَمْ آتِ ـ لاَ اَبَا لَكُمْ ـ بُجْراً، وَلاَ اَرَدْتُ لَكُمْ ضُرّاً.هستید. ای مردم بی ریشه، من که شرّی برایتان نیـاوردم، و زیانی برای شما نخواسـتم!